سفارش تبلیغ
صبا ویژن

«بُرَیر» صبح عاشورا با دوست خود «عبد الرحمان» با چهره‌اى خندان گفت‌وگو مى‌کرد. دوستش به وى ایراد گرفت و گفت: اى بُرَیر! در این موقعیت مى‌خندى ؟! الآن، نه وقت خنده است و نه کار بیهوده!

بُرَیر در پاسخ وى گفت: قوم من مى‌دانند که من، نه در جوانى و نه در پیرى به کار بیهوده علاقه‌مند نبوده‌ام، این کار را براى خجستگى آنچه برای‌مان اتّفاق مى‌افتد، مى‌کنم، به خدا سوگند، جز این نیست که ما با این گروه، با شمشیرهایمان رویارو مى‌شویم و ساعتى را با آن‌ها مى‌جنگیم و سپس با حور العین، هم آغوش مى‌شویم.

وى در روز عاشورا، پس از نبردى دلیرانه، به وسیله کعب بن جابر، به شهادت رسید.(1)

در «زیارت ناحیه» آمده است: سلام بر یزید(2) بن حُصَین هَمْدانى مِشرَقى قارى که با [شمشیرِ] مَشرَفى، زده شد! نام او در «زیارت رجبیّه» هم آمده است. (3)

*پی‌نوشت‌ها:

1.در برخى نقل ها آمده است : قاتل او بحیر (/ بجیر) بن اوس ضَبّى بود.

2.در زیارت ناحیه به روایت المزار الکبیر، «زید» به جاى «یزید» آمده و در روایت مصباح الزائر، «بریر بن خضیر» آمده و عبارتِ «با [شمشیر] مشرفى» نیامده است.

3.در زیارت رجبیه، نام وى «بریر بن خضیر» آمده است.




تاریخ : یکشنبه 91/9/5 | 11:7 صبح | نویسنده : پوررحیمی | نظرات ()